پند حافظ
نو بهارست درآن کوش که خوش دل باشی/که بسی گل بدمد باز تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش/که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است/حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی/وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف/گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهست پر از بیم زما تا بر دوست/رفتن آسان بود ار واقف منزل باش
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
[ شنبه 88/1/1 ] [ 11:40 صبح ] [ علیرضا ]
نظر